روح بیمار



یه پک عمیق به سیگارم میزنم و همزمان با بیرون دادن دودش ته سیگارو پرتش میکنم زیر پام . حرصی که از روژین دارم رو روی ته سیگارم خالی میکنم . انگار که روژین رو دارم زیر پام له میکنم . اولین روزی که دیدمش یه معصومیتی تو نگاهش بود که من رو به به

شت میبرد . چشمای درشت و سیاهش و موهای مشکی تر از مشکی اون همراه بود با یه تیپ ساده ولی سنگین دخترونه . تا حس کرد بهش خیره شدم یه نگاه تلخ عصبی بهم انداخت ؛ اما وقتی دید فایده نداره اومد جلو و خیلی جدی گفت : به چی خیره شدی پسر جون ؟ مگه خودت خواهر و مادر نداری ؟ همین دوجمله در کسری از ثانیه جوانان فدایی دختران رو بر سرم ریختو به خودم اومدم دیدم دستم شکسته دماغم شکسته دنده هام شکسته . ما بین کتک خوردنام صدای روژین میومد که داد میزد حقته ؛ بزنیدش بی شرفو که یهو .

 

دوستان گل و دوست داشتنی ادامه این داستان بامداد فردا صبح منتشر میشه ؛ امیدوار ادامشو یادتون نره بخونید


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله سایت لوازم جانبی خودرو فروشگاه اینترنتی فایل سل(پرفروش های اینترنت# فایل سل#) نمایندگی ژنراتور لینز در ایران | ژنراتور لینز ایتالیا سیگماسیس فروشگاه اینترنتی 20 شیرآلات میراب سمپاشی آذین دفع آفات مدرسه ی کار و فناوری مینـی‌وُرلـد